خط دید، مسیر دید، خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Suddenly a deer came into my line of sight.
ناگهان آهویی از راستای دید من رد شد (از مد نظرم گذشت).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «line of sight» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/line of sight