Line Of Sight

American: ˈlaɪnəvˈsaɪt British: laɪnəvsaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun phrase
خط دید، مسیر دید، خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Suddenly a deer came into my line of sight.
- ناگهان آهویی از راستای دید من رد شد (از مد نظرم گذشت).
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد line of sight

  1. noun unobstructed path
    Synonyms: beeline, line of vision, optical axis, sightline, straight shot, view, visible horizon

ارجاع به لغت line of sight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «line of sight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/line of sight

لغات نزدیک line of sight

پیشنهاد بهبود معانی